معنی موجب (خرج یا ضرر یا تنبیه و غیره) شدن، متحمل شدن وارد امدن، (خسارت) دیدن, معنی موجب (خرج یا ضرر یا تنبیه و غیره) شدن، متحمل شدن وارد امدن، (خسارت) دیدن, معنی km[f (oc[ dا qcc dا تjfdi m ydci) abj، kتpkg abj mاcb اkbj، (osاcت) bdbj, معنی اصطلاح موجب (خرج یا ضرر یا تنبیه و غیره) شدن، متحمل شدن وارد امدن، (خسارت) دیدن, معادل موجب (خرج یا ضرر یا تنبیه و غیره) شدن، متحمل شدن وارد امدن، (خسارت) دیدن, موجب (خرج یا ضرر یا تنبیه و غیره) شدن، متحمل شدن وارد امدن، (خسارت) دیدن چی میشه؟, موجب (خرج یا ضرر یا تنبیه و غیره) شدن، متحمل شدن وارد امدن، (خسارت) دیدن یعنی چی؟, موجب (خرج یا ضرر یا تنبیه و غیره) شدن، متحمل شدن وارد امدن، (خسارت) دیدن synonym, موجب (خرج یا ضرر یا تنبیه و غیره) شدن، متحمل شدن وارد امدن، (خسارت) دیدن definition,